اتحاد چپگرایان و اسلامگرایان علیه اسرائیل: ریشهها، موفقیتها و راههای مقابله
– مقدمه
اتحاد بین چپگرایان و اسلامگرایان، که گاهی به عنوان «اتحاد قرمز-سبز» یا «اسلامو-چپگرایی» شناخته میشود، پدیدهای است که در دهههای اخیر توجه تحلیلگران سیاسی را به خود جلب کرده است. این اتحاد، که عمدتاً ریشه در دشمنی مشترک با اسرائیل، سرمایهداری غربی و امپریالیسم دارد، بهویژه در زمینه درگیریهای فلسطین و اسرائیل برجسته شده است. اگرچه این همکاری در برخی زمینهها موفق عمل کرده، اما تفاوتهای ایدئولوژیک عمیق بین این دو گروه، پایداری و موفقیت بلندمدت آن را با چالش مواجه کرده است. این مقاله به بررسی ریشهها، میزان موفقیت این اتحاد و راههای مقابله با آن میپردازد.
– ریشههای اتحاد
اتحاد چپگرایان و اسلامگرایان بر اساس مجموعهای از دشمنان مشترک شکل گرفته است. چپگرایان، که اغلب از دیدگاههای ضدسرمایهداری و ضداستعماری حمایت میکنند، اسرائیل را بهعنوان نمادی از امپریالیسم غربی میبینند. اسلامگرایان نیز، با تأکید بر مبارزه با «ستمگران» و دفاع از امت اسلامی، اسرائیل را دشمن اصلی خود میدانند. این همسویی در اهداف کوتاهمدت، زمینهساز همکاریهای تاکتیکی شده است.
– زمینه تاریخی
این اتحاد ریشههای تاریخی دارد. برای مثال، در شورش ننگین ۱۳۵۷ ایران، گروههای مارکسیستی و اسلامگرایان برای سرنگونی رژیم پهلوی متحد شدند، هرچند پس از پیروزی، تفاوتهای ایدئولوژیک منجر به جدایی آنها شد. در دهههای اخیر، این همکاری در اعتراضات ضداسرائیلی، بهویژه پس از درگیریهای فلسطین و اسرائیل، بار دیگر برجسته شده است.
– ایدئولوژی مشترک
هر دو گروه جهان را از منظر مبارزه بین ستمگران و ستمدیدگان مینگرند. چپگرایان این دیدگاه را از مارکسیسم وام گرفتهاند، در حالی که اسلامگرایان آن را در چارچوب جهاد و دفاع از امت اسلامی تفسیر میکنند. روشنفکرانی مانند نوآم چامسکی و جودیت باتلر، که از گروههایی مانند حماس و حزبالله حمایت کردهاند، به تقویت این روایت کمک کردهاند.
– موفقیتهای کوتاهمدت
بسیج افکار عمومی: این اتحاد در سازماندهی اعتراضات ضداسرائیلی، بهویژه در دانشگاههای غربی، موفق بوده است. برای مثال، اعتراضات دانشجویی اخیر برای فلسطین، که شامل اقداماتی مانند پوشاندن مجسمههای تاریخی با شال فلسطینی بود، نمونهای از این همکاری است (ویدئو اعتراضات).
تأثیر بر گفتمان عمومی: این اتحاد توانسته روایت اسرائیل بهعنوان نماد ستم را تقویت کند. نظرسنجیها نشان میدهد سهچهارم فلسطینیها از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس حمایت کردهاند، که با روایت این اتحاد همراستا است.
نفوذ در آموزش: آثار نویسندگانی مانند چامسکی، باتلر و ادوارد سعید در برنامههای درسی دانشگاههای غربی گنجانده شده و به ترویج این دیدگاه کمک کرده است. این نفوذ در افزایش ویدئوهای حمایت از «نامه به آمریکا» بن لادن در تیکتاک در نوامبر 2023 مشهود بود.
– محدودیتها
با وجود موفقیتهای کوتاهمدت، تفاوتهای ایدئولوژیک بین چپگرایان (که اغلب سکولار و مترقی هستند) و اسلامگرایان (که به حاکمیت دینی باور دارند) مانع از ایجاد اتحادی پایدار شده است. برای مثال:
چپگرایان از ارزشهایی مانند حقوق همجنسگرایان و برابری جنسیتی حمایت میکنند، در حالی که بسیاری از اسلامگرایان این ارزشها را رد میکنند.
دادهها نشان میدهد اصطلاح «اسلامو-چپگرایی» تنها در 0.032٪ از پستهای سیاسی در X بین 2017 تا 2020 در فرانسه استفاده شده، که نشاندهنده تأثیر حاشیهای آن است.
– راههای مقابله با این اتحاد
برای مقابله با این اتحاد و تأثیرات آن، استراتژیهای زیر پیشنهاد میشود که بر اساس تحلیل منابع و شرایط موجود طراحی شدهاند:
1. تقویت گفتمان مبتنی بر ارزشهای مشترک
ترویج ارزشهای دموکراتیک: دولتها و نهادهای مدنی میتوانند با تأکید بر ارزشهایی مانند آزادی بیان، حقوق بشر و دموکراسی، جذابیت ایدئولوژیهای افراطی را کاهش دهند. این امر میتواند شکاف بین چپگرایان مترقی و اسلامگرایان را برجسته کند.
آموزش عمومی: برنامههای آموزشی که بر تفکر انتقادی و آگاهی از تناقضهای ایدئولوژیک این اتحاد تمرکز دارند، میتوانند از نفوذ آن در دانشگاهها و رسانههای اجتماعی بکاهند.
2. تضعیف روایتهای مشترک
مقابله با تبلیغات ضداسرائیلی: ارائه اطلاعات دقیق و متعادل درباره درگیری فلسطین و اسرائیل میتواند از سادهسازی این مسئله بهعنوان مبارزه خیر علیه شر جلوگیری کند. این شامل حمایت از رسانههایی است که روایتهای پیچیدهتر را ارائه میدهند.
3. تقویت نهادهای مدنی و اجتماعی
حمایت از گروههای میانهرو: تقویت گروههای میانهرو در جوامع اسلامی و چپگرا میتواند جایگزینهایی برای ایدئولوژیهای افراطی ارائه دهد. برای مثال، حمایت از سازمانهای فلسطینی که بر صلح و مذاکره تمرکز دارند، میتواند روایت خشونتطلبانه را تضعیف کند.
تقویت انسجام اجتماعی: برنامههای محلی که بر وحدت ملی و کاهش شکافهای فرهنگی تمرکز دارند، میتوانند از قطبیسازی جلوگیری کنند.
4. نظارت و تنظیم رسانهها
مقابله با پروپاگاندا در رسانههای اجتماعی: پلتفرمهایی مانند تیکتاک و X باید محتوای افراطی را شناسایی و محدود کنند. این شامل همکاری با نهادهای مستقل برای رصد محتوای نفرتپراکن است.
ترویج محتوای متعادل: حمایت از تولید محتوای رسانهای که روایتهای متعادل و مبتنی بر واقعیت ارائه میدهد، میتواند تأثیر روایتهای یکجانبه را کاهش دهد.
5. دیپلماسی و سیاست خارجی
حمایت از راهحلهای دیپلماتیک: پیشبرد مذاکرات صلح در درگیری فلسطین و اسرائیل میتواند از سوءاستفاده گروههای افراطی از این موضوع جلوگیری کند.
مقابله با حامیان مالی: شناسایی و تحریم منابع مالی گروههای افراطی، مانند برخی نهادهای حامی اسلامگرایان، میتواند توانایی آنها برای بسیج را کاهش دهد.
نتیجهگیری
اتحاد چپگرایان و اسلامگرایان، که عمدتاً بر دشمنی با اسرائیل و ارزشهای غربی بنا شده، در بسیج افکار عمومی و تأثیر بر گفتمان جهانی موفقیتهایی کسب کرده است. با این حال، تفاوتهای ایدئولوژیک عمیق، پایداری این اتحاد را با چالش مواجه کرده است. برای مقابله با این اتحاد، استراتژیهایی مانند تقویت گفتمان دموکراتیک، تضعیف روایتهای مشترک، حمایت از نهادهای میانهرو و تنظیم رسانهها ضروری است. این اقدامات میتوانند از گسترش نفوذ این اتحاد جلوگیری کرده و به ایجاد جامعهای متعادلتر کمک کنند.
کوروش جاوید